- دق داری
- رنج و محنت و آزار و زحمت
معنی دق داری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مراقبت پدرقس. مادر داری: پدر داری را از فلان شخص یاد بگیر
آک گویی آک جویی (آک عیب)، دو روی
نفاق دورویی، عیب جویی عیب گویی
تنفر از یکدیگر
تدین، تدین به دین اسلام، تقوی زهد
نگهبانی دام، صیدکردن، پروردن حیوانات اهلی چون گوسفند
عمل پی دار دنباله داری، ریع، دارای چسبندگی و قوت بودن
دین داشتن، تدین، زهد و تقوا
دام پروری، شغل و عمل دام پرور، نگهداری و پرورش حیوانات اهلی، محل پرورش حیوانات اهلی
نگاه داری و پرورش جانوران اهلی مانند گوسفند، گاو، اسب، شتر و مانند آن ها
Religiosity, Religiousness
религиозность
Religiosität
релігійність
religijność
religiosidade
religiosità
religiosidad
religiosité
godsdienstigheid
keagamaan
धार्मिकता
דָּתִיוּת
dindarlık
utauwa
ความเคร่งศาสนา
ধর্মপরায়ণতা
دینداری
تديّنٌ
تسلی، تسلیت
معشوق